زانکوزانکو، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 11 روز سن داره

میوه عشقمون

نذر بابایی واسه نی نی

نی نی قشنگم من و بابا نویدت از وقتی ازدواج کردیم هر وقت حرف بچه میشد از خدا میخواستیم یه فرشته سالم بهمون هدیه بده.الان نزدیکه دو هفته است که بابایی سرکاره منم حسابی دلم گرفته داشتم تو اینترنت تو سایتای مربوط به سیسمونی میگشتمو آهنگ لالایی گوش میدادم بابایی هم اس ام اس میداد بهم.حرف این بود که ایشالا بچمون سالم باشه.بابا نوید مهربونت هم گفت من نذر کردم اکه بچمون سالم باشه یه گوسفند قربانی کنیم و بدیم به فقیرا منم گفتم خوبه هر سال روز تولدت اینکارو انجام میدیم امیدوارم خدا صدای دردودلای منو بابایی تو بشنوه و دلمون و با سالم بودن تو فرشته کوچولو خوش کنه.
15 دی 1392

تصمیم آسمانی

سلام.من و نویدجونم تصمیم گرفتیم تا یه فرشته کوچولوی خوشگل به زندگیمون وارد کنیم آخه احساس میکنیم اونقدر خوشبخت هستیم که یه نفر دیگه رو هم به جمع گرم و دو نفره خودمون اضافه کنیم.البته الان کار نویدم از خونمون دوره و قراره که دیگه تا وقتی خدا بهمون لطف کنه و یه نی نی ناز بده کارش بیاد تهران تا همیشه پیش من و نی نی مون باشه.امیدوارم هم نویدجون هم نی نی مون از این یادداشتای روزای قشنگم خوششون بیاد.
11 دی 1392
1